معنی صاحب منصب
لغت نامه دهخدا
صاحب منصب. [ح ِ م َ ص ِ / ص َ] (ص مرکب، اِ مرکب) افسر ارتش از ستوان سوم به بالا. رجوع به افسر شود. || پایه ور. || کسی که رتبه و مقامی دارد.
فرهنگ عمید
دارای منصب و شغل عالی،
کسی که دارای رتبه و مقام دولتی، کشوری، یا لشکری باشد،
(نظامی) افسر ارتش از ستوان سوم به بالا،
حل جدول
دارای منصب عالی
فارسی به انگلیسی
Commissioner, Official, Functionary, Officer
فارسی به عربی
ضابط، مسوول
فرهنگ فارسی هوشیار
افسر پایور افسر شهربانی (صفت اسم) کسی که دارای رتبه و مقامی دولتی باشد (اعم از کشوری و لشکری) : منظر انیق و وجه جمیل در هیبت و حشمت صاحب منصب بیفزاید، کسی که دارای درجه و منصب نظامی باشد افسر.
فرهنگ فارسی آزاد
صاحِبْ مَنْصَب، دارای درجه و منصب دولتی (چه شخصی و چه نظامی)، افسر
فارسی به آلمانی
Offiziell
معادل ابجد
283