معنی صاحب هنر

لغت نامه دهخدا

صاحب هنر

صاحب هنر. [ح ِ هَُ ن َ] (ص مرکب) هنرمند. هنرور. دارای هنر:
بی هنر را دیدن صاحب هنر
نیش بر دل میزند چون کژدمی.
سعدی.
اگر هست مرد از هنر بهره ور
هنر خود بگوید نه صاحب هنر.
سعدی.
زبان در دهان ای خردمند چیست
کلید در گنج صاحب هنر.
سعدی.
ورجوع به هنر شود.

فرهنگ عمید

صاحب هنر

هنرمند، هنرور: اگر هست مرد از هنر بهره‌ور / هنر خود بگوید نه صاحب‌هنر (سعدی۱: ۱۵۶)،

حل جدول

معادل ابجد

صاحب هنر

356

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری