معنی صادر کردن

لغت نامه دهخدا

صادر کردن

صادر کردن. [دِ ک َ دَ] (مص مرکب) در اصطلاح بازرگانان، محصول کشوری را به کشورهای دیگر فرستادن. رجوع به صادرات شود. || انجام دادن تشریفات صدور شناسنامه (سجل) یا ورقه ٔ مالکیت و سند و امثال آن.

حل جدول

صادر کردن

اکسپورت

اکسپرت

فارسی به انگلیسی

صادر کردن‌

Emit, Irradiate

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

صادر کردن

بیرون دادن برون فرستادن

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

صادر کردن

Ausfuhr (f), Ausführen, Export (m), Exportation (f), Exportieren

واژه پیشنهادی

صادر کردن

اکسپورت

معادل ابجد

صادر کردن

569

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری