معنی صبحانه

لغت نامه دهخدا

صبحانه

صبحانه. [ص ُ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) ناشتایی. زیرقلیانی. ناهارشکن. صفراشکن. ناشتاشکن. لقمهالصباح. چاشنی بامداد. لُهنه. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی) متعلق به صبح. منسوب به صبح.

فرهنگ معین

صبحانه

(صُ نِ) [ع - فا.] (اِمر.) غذایی که صبح می خورند، ناشتایی.

فرهنگ عمید

صبحانه

خوراکی که هنگام صبح می‌خورند،

حل جدول

صبحانه

ناشتایی

چاشت

تابلویی از خوان گری

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

صبحانه

ناشتا، ناشتایی، چاشت

کلمات بیگانه به فارسی

صبحانه

ناشتایی

فارسی به انگلیسی

صبحانه‌

Breakfast, Muesli

فارسی به ترکی

صبحانه‬

kahvaltı, sabah kahvaltısı

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

صبحانه

ناهار شکن، ناشتائی، چاشنی بامداد

فارسی به ایتالیایی

صبحانه

colazione

فارسی به آلمانی

صبحانه

Frühstück (n), Früstück (n)

معادل ابجد

صبحانه

156

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری