معنی صحراها
حل جدول
فرهنگ فارسی آزاد
بَوادِی، بیابانها، صحراها (مفرد: بادِیَه)،
براری، برار
بَراری، بَرار، صحراها، بیابانها، زمینهای بی آب و علف، (مفرد: بَرّیَّه)،
فیافی
فَیافِی، بیابان های پهناور، صحراها، مکان های مستوی و بدون ارتفاعات ارضی (مفرد: فیفاء)،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بادیهها، بیابانها، صحاری، صحراها،
(متضاد) مداین
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
معادل ابجد
305