معنی صحف
لغت نامه دهخدا
صحف. [ص ُ ح ُ] (ع اِ) ج ِ صحیفه. (منتهی الارب) (غیاث اللغات). قوله تعالی: صحف ابراهیم و موسی (قرآن 19/87).
از شجر من شعرا میوه چین
وز صحف من فضلا عشرخوان.
خاقانی.
صحف. [ص ُ ح ُ] (ع اِ) ج ِ صحاف. (منتهی الارب).
صحف. [ص ُ] (ع اِ) مخفف صُحُف:
هر آن صحف کز ایزد آورده اند
بر او بود هر دین که گسترده اند.
اسدی.
تیهو گفتا به است سبزه ز سوسن ازآنک
فاتحه ٔ صحف باغ اوست گه فتح باب.
خاقانی.
فرهنگ معین
(صُ حُ) [ع.] (اِ.) جِ صحیفه، نامه ها.
فرهنگ عمید
صحیفه
حل جدول
تعبیر خواب
اگر بیند که قرآن رها کرد و صحف می خواند، دلیل است که میلش به کیشهای دیگر بود. - جابر مغربی
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع صحاف و صحیفه
معادل ابجد
178