معنی صدا زدن
لغت نامه دهخدا
صدا زدن. [ص َ / ص ِ زَ دَ] (مص مرکب) بانگ دادن. آواز دادن. خواندن: پس صدا زد ایاز رسن بیاور. (فیه مافیه).
حل جدول
ندا
فارسی به انگلیسی
Call, Calling, Hail, Page, Flag
فارسی به عربی
برد، زبد
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) بانگ دادن آواز دادن کسی را نامیدن و احضار کردن.
فارسی به ایتالیایی
chiamare
فارسی به آلمانی
Hagel [noun]
معادل ابجد
156