معنی صدیقه کیانفر
حل جدول
لغت نامه دهخدا
صدیقه ٔ طاهره. [ص ِ دْ دی ق َ ی ِ هَِ رَ] (اِخ) لقب فاطمه (ع) دختر محمدبن عبداﷲ (ص). رجوع به صدیقه و صدیقه ٔ کبری و فاطمه شود.
صدیقه ٔ کبری
صدیقه ٔ کبری. [ص ِ دْ دی ق َ ی ِ ک ُرا] (اِخ) لقب فاطمه دختر محمدبن عبداﷲ (ص) است. رجوع به صدیقه و صدیقه ٔ طاهره و رجوع به فاطمه شود.
نام های ایرانی
دخترانه، مؤنث صدیق، بسیار راستگو و درستکار، لقب عایشه همسر پیمابر (ص) و لقب مریم (ع)
فرهنگ معین
(ص قِ) [ع.] (اِمر.) مؤنث صدیق.
فرهنگ فارسی هوشیار
زن مهربان و دوست
فرهنگ فارسی آزاد
صِدِّیقَه طاهِرَه، یا صدیقه کُبْری لقب حضرت فاطمه دختر حضرت رسول و زوجه حضرت علی می باشد،
واژه پیشنهادی
بحران
دلاوران کوچه دلگشا
سه مرد عامی
انتهای قدرت
آنسوی آینه
جوانی
خاک و آتش
معادل ابجد
570