معنی صرفه جویی
فرهنگ معین
(~.) [ع - فا.] (حامص.) اندازه نگه داشتن، از حد خارج نشدن.
فرهنگ عمید
اندازه نگه داشتن در خرج، دقت و توجه به اینکه چیزی زیادتر از حد لزوم صرف و خرج نشود، صرفهکاری،
حل جدول
قناعت
فارسی به انگلیسی
Economy, Frugality, Husbandry, Prudence, Retrenchment, Saving, Thrift, Thriftiness
فارسی به عربی
تدبیر
فرهنگ فارسی هوشیار
بهین گساری، آبری (اقتصاد فرهنگ کردی)، پس انداز هندوزش هندوزش اندوچش اندازه نگاه داشتن در خرج پس انداز کردن اقتصاد، پس انداز. یا صندوق صرفه جویی. حسابی که مردم به توسط آن گاه گاه به عنوان صرفه جویی در آن ذخیره کنند.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
404