معنی صفه
فرهنگ معین
(صُ فَّ) [ع. صفه] (اِ.) خانه تابستانی سقف دار.
فرهنگ عمید
سکو،
غرفهمانندی در داخل اتاق یا مسجد که جای نشستن چند تن باشد،
٣. شاهنشین،
[قدیمی] ایوان،
[قدیمی] خانۀ تابستانی سقفدار،
[قدیمی] جای سایهدار،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
ستاوند
مترادف و متضاد زبان فارسی
ایوان، تالار، سکو، شاهنشین، هشتی
فارسی به انگلیسی
Vault
فرهنگ فارسی هوشیار
ایوان، شاه نشین
معادل ابجد
175