معنی صلاحدید
کلمات بیگانه به فارسی
روادید
فارسی به انگلیسی
Advice, Recommendation, Suggestion
صلاحدید کردن
Confer, Talk
بسته به صلاحدید
Discretionary
فرهنگ واژههای فارسی سره
نیکخواهانه، روادید، نیکخواهی
مترادف و متضاد زبان فارسی
مصلحت، مصلحتاندیشی، مصلحتبینی، مصلحتدید
فارسی به ایتالیایی
discrezione
انگلیسی به فارسی
صلاحدید
discretion
تشخیص-صلاحدید
latitude (see also: discretionary authority)
تسامح، صلاحدید
معادل ابجد
147