معنی صنعا
لغت نامه دهخدا
صنعا. [ص ُ عُل ْ لاه] (اِخ) ابن ابراهیم مؤلف کشف الظنون نویسد: وی پس از سال 1050 هَ. ق. درگذشت. او راست: شرحی بر خمریه ٔ ابن فارض. (کشف الظنون ذیل قصیده ٔ ابن فارض).
وادی یکلا
وادی یکلا. [ی َ] (اِخ) از نواحی صنعا در یمن است. (از معجم البلدان).
ائمه ٔ صنعاء
ائمه ٔ صنعاء. [اَ ءِم ْ م َ ی ِ ص َ] (اِخ) مرکز ائمه ٔ رسی در شهر صعده بود و ایشان غالباً صنعا را نیز متصرف بودند معهذا تاسال 1043 هَ.ق. یعنی سالی که ترکان عثمانی از صنعا اخراج شدند صنعا پایتخت یمن نبود و از آن پس این سمت گرفت. و ائمه ٔ صنعا شعبه ای از ائمه ٔ رسی هستند چه ابوالقاسم منصور مؤسس این دودمان از فرزندان یوسف داعی نبیره ٔ یحیی هادی (قاسم رسی) میباشد. ابتدای امامت این دوده در حدود سال 1000 هَ.ق. بوده است.
ام الیمن
ام الیمن. [اُم ْ مُل ْ ی َ م َ] (اِخ) صنعا پایتخت یمن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).
محمد
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) الناصر. هشتمین از ائمه ٔ صنعا (1126- 1128 هَ. ق.). زامباور در معجم الالقاب و الاسرات (ص 189) نام الناصر محمدبن الحسین را در فترت حکومت ششمین و هفتمین از ائمه ٔ صنعا آورده است.
فرهنگ فارسی آزاد
صَنعا- از شهرهای قدیمی عربستان جنوبی است که پایتخت کشور یمن می باشد،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Sana
آیه های قرآن
آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، مىپندارند کار نیک انجام مىدهند!»
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به صنعا از مردم صنعا.
واژه پیشنهادی
صنعا
معادل ابجد
211