معنی ضومر

لغت نامه دهخدا

ضومر

ضومر. [ض َ م َ] (ع اِ) حوک. حوک خوانند و آن بادروج است. (اختیارات بدیعی). بادروج. (فهرست مخزن الادویه). || گل بستان افروز است و آن را تاج خروس هم می گویند و بوییدن آن عطسه آورد. (برهان).

حل جدول

ضومر

گل تاج خروس

معادل ابجد

ضومر

1046

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری