معنی طابخ

لغت نامه دهخدا

طابخ

طابخ. [ب ِ] (ع ص) تب سخت گرم. (منتهی الارب) (دهار) (بحر الجواهر). تب تُند. || طبّاخ. آشپز. دیگ پز. خوالیگر. مطبخی.

فرهنگ عمید

طابخ

پزنده، آشپز،
(اسم) تب شدید، تب تند،

حل جدول

طابخ

تب سخت گرم

فرهنگ فارسی هوشیار

طابخ

تپ سخت تپ دیر پای

معادل ابجد

طابخ

612

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری