معنی طایفه ای از مغولان

حل جدول

طایفه مغولان

تاتار


طایفه ای از مغولان

تاتار، قنقرات، یاجوج و ماجوج


طایفه

فرقه

ایل، عشیره، خاندان


طایفه ای از بلوچ

شهنوازی


طایفه ای از ترکمنان

یموت

فرهنگ فارسی هوشیار

طایفه

‎ مونث طایف، جماعتی از مردم دسته گروه، پاره ای از چیزی جمع: طایفات (طائفات) طوایف (طوائف) .

فرهنگ معین

طایفه

(اِفا.) مؤنث طایف، تیره، دسته، پاره ای از چیزی، جمع طوایف. [خوانش: (یِ فِ) [ع. طائفه]]

واژه پیشنهادی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

طایفه

تیره، ویس

کلمات بیگانه به فارسی

طایفه

ویس - تیره

مترادف و متضاد زبان فارسی

طایفه

آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت

فارسی به عربی

طایفه

امه، جنس، عشیره، قبیله

فارسی به آلمانی

طایفه

Abstammung (f), Die [noun], Nation (f), Rasse, Sippe (f), Stamm (m), Volk (n), Volksstamm (m)

فرهنگ عمید

طایفه

جماعتی از مردم که آداب و اخلاق یا مذهب آنان یکی است، قوم، تیره،
گروه، دسته،

معادل ابجد

طایفه ای از مغولان

1251

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری