معنی طریقه
فرهنگ معین
(طَ قِ) (اِ.) نک طریق. ج. طُرُق.
فرهنگ عمید
حالت،
[مجاز] راه و روش،
[قدیمی، مجاز] سیرت،
[قدیمی] مذهب،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
شیوه
کلمات بیگانه به فارسی
شیوه
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسلوب، راه، روال، روش، روند، سیاق، شق، شیوه، طرز، طریق، طور، نمط، وجه، وسیله، وضع، رسم، قاعده، قانون، آیین، سنت، کیش، مذهب، مسلک، خو، رفتار، سیرت، عادت
فارسی به انگلیسی
Ance _, Method, Pattern, System, Track, Wise
فارسی به عربی
اسلوب، شکل، طریق، طریقه، نمط
فرهنگ فارسی هوشیار
سستی و زمین نرم و سیر و حالت و مذهب
معادل ابجد
324