معنی طلم

لغت نامه دهخدا

طلم

طلم. [طُ] (ع اِ) خوان نان نهادن. (منتهی الارب).

طلم. [طَ] (ع مص) الضرب ببسط الکف. با کف دست زدن. || طلم الخبزه؛ برابر و درست ساخت نان را. (منتهی الارب).

طلم. [طَ ل َ] (ع اِ) چرک دندان که از ناکردن مسواک گرد آید. (منتهی الارب). چرک دندان را گویند. (فهرست مخزن الادویه).

حل جدول

طلم

جرم دندان

فرهنگ فارسی هوشیار

طلم

چرکی دندان خوان نهادن

معادل ابجد

طلم

79

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری