معنی طمانینه
فرهنگ عمید
آرام گرفتن، قرار گرفتن، آرامش، قرار، سکون،
سنگینی، وقار،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
آرامش
مترادف و متضاد زبان فارسی
مکث، آهستگی، کندی، تانی، سکون، سکینه، قرار، آرامش، وقار، متانت
فارسی به انگلیسی
Deliberation
فرهنگ فارسی هوشیار
آرام گرفتن و سکون آرامش، آسایش، گرانسنگی، آرامش دل آسود گی (مصدر) آرامیدن قرار گرفتن، (اسم) آرامش قرار سکون قلب، آسایش استراحت.
معادل ابجد
165