راهبندان
شدآمد
(اِفا.) مؤنث عارض، (اِ.) پیشامد، حادثه، بیماری، مرض، جمع عوارض. [خوانش: (رِ ض) [ع. عارضه]]
رفت و آمد وسایل نقلیه در خیابان، شدآمد (فره)، راه بندان. [خوانش: (تِ) [فر.] (اِ.)]
ازدحام، راهبندان، عبورومرور
بیماری، کسالت، ناخوشی، اتفاق حادثه، رویداد، آسیب، آفت، بلا
ingorgo
عبورومرور وسایل نقلیه، حملونقل، انبوهی وسایل نقلیه در خیابان و جاده که در امر عبورومرور اختلال ایجاد میکند،
حادثه، بیماری، مرض،
شدامد
پیامد، رخداد، ناهنجاری
عبور و مرور وسائط نقلیه انگلیسی شد و آمد
حاجت، حادثه و پیش آمد
ağır trafik
1787
ترافیک
فیک
پاسیفیک
پاسفیک
عارضه اقتصادی