معنی عبودیت
لغت نامه دهخدا
عبودیت. [ع ُ دی ی َ] (ع اِمص) عبودیه. بندگی کردن. (غیاث اللغات) (المنجد): و دلهای خواص و عوام بر طاعت و عبودیت بیارامید. (کلیله ص 377).
از ثری تا به ثریا به عبودیت او
همه در ذکر مناجات و قیام اند و قعود.
سعدی.
فرهنگ معین
بندگی کردن، پرستش کردن، طاعت نمودن. [خوانش: (عُ یَّ) [ع. عبودیه] (مص جع.)]
فرهنگ عمید
بندگی کردن، پرستش کردن،
[مجاز] چاکری و خدمتگزاری کردن، خدمت،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بندگی، رقیت، ستایش، طاعت، عبادت، نماز، نیایش،
(متضاد) آزادگی، حریت
فارسی به انگلیسی
Slavery, Yoke
فرهنگ فارسی هوشیار
بندگی و پرستش
فرهنگ فارسی آزاد
عُبُوْدِیَّت، بندگی- غلامی- اطاعت الله- پرسش حق،
معادل ابجد
492