معنی عتاب، تشر

حل جدول

عتاب، تشر

پرخاش


عتاب ، تشر

پرخاش


تشر و عتاب

نهیب


عتاب

تشر


تشر

عتاب

نهیب و عتاب

نهیب، عتاب

پرخاش، همراه توپ !، نهیب و عتاب

پرخاش، همراه توپ !، نهیب، عتاب، اوقات تلخی، غضب

فرهنگ عمید

تشر

سخنی که از روی خشم به کسی گفته شود، پرخاش، عتاب،
* تشر زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] به حالت تشر با کسی حرف زدن،

لغت نامه دهخدا

تشر

تشر.[ت َ ش َ] (اِ) عتاب. توپ. پرخاش. گفتاری درشت با آوازی بلند و تهدید کسی را. (یادداشت مرحوم دهخدا).


تشر زدن

تشر زدن. [ت َ ش َ زَ دَ] (مص مرکب) توپیدن. (یادداشت مرحوم دهخدا). عتاب کردن. پرخاش کردن. و رجوع به تشر شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تشر

پرخاش، تندی، توپ، عتاب، معاتبه

فرهنگ فارسی هوشیار

تشر

(اسم) کلمه ای که از روی خشم بکسی گفته شود پرخاش عتاب.

فرهنگ معین

تشر

(تَ شَ) (اِ.) (عا.) کلمه ای که از روی خشم به کسی گفته شود، عتاب، پرخاش.

معادل ابجد

عتاب، تشر

1373

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری