معنی عددی نامعین بین سه تا نه
حل جدول
لغت نامه دهخدا
نامعین. [م ُ ع َی ْ ی َ] (ص مرکب) چیزی که محقق و معین نباشد. || نامحدود. (ناظم الاطباء). نامشخص.
عددی
عددی. [ع َ دَ] (ص نسبی) منسوب به عدد. آنچه شمار شود. مقابل وزنی. || آنچه به شمار فروخته شود. (از اقرب الموارد).
نه نه
نه نه. [ن َ ن َ / ن َ ن ِ] (اِ) ننه. رجوع به ننه شود.
واسطه ٔ عددی
واسطه ٔ عددی. [س ِ طَ / طِ ی ِ ع َ دَ دی] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) (اصطلاح ریاضی) عددی که برابر نصف مجموع دو عدد دیگر باشد مانند پنج که واسطه ٔ عددی شش و چهار است.
بین بین
بین بین. [ب َ ن َ ب َ] (ع ص مرکب، ق مرکب) هذا بین بین، یعنی میان جید و ردی است و هما اسمان جعلا اسماً واحداً و بنیا علی الفتح. (منتهی الارب)، یعنی میان نیکوئی و بدی است. مرکب مزجی است که دو جزء آن مبنی بر فتح است مانند خمسه عشر واصل آن، بین و بین است. (از اقرب الموارد). میانه. نه بزرگ نه کوچک. نه بد بد نه نیک نیک. نه سرد سرد نه گرم گرم. نه بسیار نه کم. نه بدین سوی و نه بدان سوی. نه سخت خوب و نه بد. نه بسیار بزرگ و نه خرد. متوسط. وسط. (یادداشت مؤلف). و رجوع به بینابین و تعریفات جرجانی و کشاف اصطلاحات الفنون شود:
من چو کلکم در میان اصبعین
نیستم در صف طاعت بین بین.
مولوی.
|| همزه ٔ مخففه را بین بین گویند. (منتهی الارب) (از کشاف اصطلاحات الفنون). || (اصطلاح صرف) عمل تسهیل که جزو احکام استعمال و قرائت همزه است. (از کشاف اصطلاحات الفنون). || گاه بر قسمی از اقسام اماله اطلاق شود و آن را تقلیل و تلطیف نیز گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون). || وقد یطلق علی النسبه الحکمیه التی اخترعها المتأخرون التی هی مورد الایقاع و الانتزاع کما فی السلم و غیره. (کشاف اصطلاحات الفنون).
فرهنگ عمید
عربی به فارسی
عددی , نمره ای
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پیشنهادی
نامشخص
سخن بزرگان
اگر بخواهی بر عالم فرمانروا باشی باید عقل بر تو حاکم باشد.
معادل ابجد
892