معنی عرضه شدنی در بورس

حل جدول

عرضه شدنی در بورس

سهام


بورس

بهابازار


شدنی

میسر،امکان پذیر

ممکن، میسر

ترکی به فارسی

بورس

بورس

لغت نامه دهخدا

بورس

بورس. (فرانسوی، اِ) بازاری که داد و ستد و معامله (بخصوص اوراق بهادار) در آنجا انجام گیرد. (فرهنگ فارسی معین).


شدنی

شدنی. [ش ُ دَ] (ص لیاقت) قابل شدن. ممکن. عملی. میسور. میسر. مقدور. آنچه تواند بود. آنکه تواند شد. (یادداشت مؤلف). ممکن. کردنی. عملی و هر چیز که لایق و قابل اجراباشد. (ناظم الاطباء): این کار شدنی است، امکان انجام شدن دارد. || آنچه وقوع آن حتم و ضروری است. که شدن آن ضروری است. (یادداشت مؤلف). مقدر.
- این کار شدنی است، وقوع آن مسلم است.
- این کار ناشدنی است، وقوع آن ناممکن است.
- امثال:
شدنی شد دگر چه خواهد شد.
شدنی میشود و غصه به ما میماند. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ عمید

بورس

(اقتصاد) مکان خریدوفروش اوراق بهادار و سهام،
شهریه‌ای که دولت، دانشگاه، یا مؤسسه‌ای برای تحصیل به دانشجویی می‌پردازد،
مکان مخصوص خریدوفروش کالایی خاص: بورس اتومبیل،


عرضه

عرض، پیشنهاد،
نمایش، ارائه،
در دسترس یا معرض خرید قرار دادن کالا،
* عرضه داشتن (کردن): (مصدر متعدی)
اظهار کردن، بیان کردن،
ارائه دادن، نشان دادن،

فرهنگ معین

عرضه

(مص م.) به نمایش گذاشتن، (اِمص.) نمایش، ارائه. [خوانش: (عَ ض) [ع. عرضه]]

همت، لیاقت، طاقت، توانایی. [خوانش: (عُ ض) [ع. عرضه] (اِ.)]


بورس

خرید و فروش اوراق بهادار، بها بازار (فره)، کمک هزینه پرداختی به دانشجو جهت تحصیل، راتبه (فره). [خوانش: [فر.] (اِ.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

بورس

مرکز معاملات اوراق‌بهادار و سهام، تحصیل به هزینه دولت یاموسسات، شهریه، هزینه تحصیل

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بورس

بها بازار

فرهنگ فارسی هوشیار

بورس

فروش اوراق بهادار

معادل ابجد

عرضه شدنی در بورس

1911

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری