معنی عطالت

لغت نامه دهخدا

عطالت

عطالت. [ع َ ل َ] (ع اِمص) عطاله. بیکاری و معطلی. (از غیاث اللغات). بیکاری. بطالت. تعطل.عطلت. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به عطاله شود.
- عطالت و بطالت، بیکاری و بیعاری. (یادداشت مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

عطالت

(عَ لَ) [ع. عطاله] (اِمص.) بیکاری.

فرهنگ عمید

عطالت

بیکار شدن، بیکاری،

حل جدول

عطالت

بیکاری

فرهنگ فارسی هوشیار

عطالت

بیکاری و معطلی، بطالت

فرهنگ فارسی آزاد

عطالت

عَطالَت، (عَطَلَ-یَعْطُلُ) بیکار ماندن-بیهوده و باطل بودن یا ماندن (به عَطَل نیز مراجعه شود)،

معادل ابجد

عطالت

510

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری