معنی عقب انداختن

لغت نامه دهخدا

عقب انداختن

عقب انداختن. [ع َ ق َ اَ ت َ] (مص مرکب) تعویق انداختن. تعلل کردن. دفعالوقت کردن. سر دواندن.

حل جدول

عقب انداختن

تعویق

معوق

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

عقب انداختن

اجل (مع الشد)، اعق

فارسی به ایتالیایی

عقب انداختن

posticipare

rinviare

واژه پیشنهادی

عقب انداختن

تاخیر

تاخیر

معادل ابجد

عقب انداختن

1278

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری