معنی عملی ساختن
لغت نامه دهخدا
عملی ساختن. [ع َ م َ ت َ] (مص مرکب) به انجام رساندن. به عمل درآوردن. امری را قابل عمل کردن.
حل جدول
برآوردن
معادل ابجد
1261