معنی عنوانی احترام آمیز برای افراد

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

احترام

احترام، اعتبار، تحیه، تقدیر، شرف، وقر

لغت نامه دهخدا

احترام

احترام. [اِ ت ِ] (ع مص) حرمت داشتن. (زوزنی) (منتهی الارب) (تاج المصادر). بزرگ داشتن. بزرگ داشت. پاس. توقیر. حرمت: او را به اکرام و احترام تمام به هرات آوردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). پدر او را از هرات بحضرت آوردند و بنظر احترام ملاحظه فرمودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).
- احترام کردن، حرمت کردن. توقیر. بزرگ داشتن:
مخالف چو از شعبگی (؟) یافت نام
چو اهل حجازش کنند احترام.
ملاطغرا.

معادل ابجد

عنوانی احترام آمیز برای افراد

1394

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری