معنی عنوان احترام آمیز برای برادر بزرگ

لغت نامه دهخدا

احترام

احترام. [اِ ت ِ] (ع مص) حرمت داشتن. (زوزنی) (منتهی الارب) (تاج المصادر). بزرگ داشتن. بزرگ داشت. پاس. توقیر. حرمت: او را به اکرام و احترام تمام به هرات آوردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). پدر او را از هرات بحضرت آوردند و بنظر احترام ملاحظه فرمودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).
- احترام کردن، حرمت کردن. توقیر. بزرگ داشتن:
مخالف چو از شعبگی (؟) یافت نام
چو اهل حجازش کنند احترام.
ملاطغرا.

فارسی به عربی

احترام

احترام، اعتبار، تحیه، تقدیر، شرف، وقر

عربی به فارسی

احترام

قدر , اعتبار , اقدام , رعایت ارزش , نظر , شهرت , ارجمندشمردن , لا یق دانستن , محترم شمردم , رابطه , نسبت , رجوع , مراجعه , احترام , ملا حظه , احترام گذاشتن به , محترم داشتن , بزرگداشت , بزرگداشتن

نام های ایرانی

احترام

دخترانه، بزرگ داشتن

معادل ابجد

عنوان احترام آمیز برای برادر بزرگ

1734

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری