معنی عیب‌جویی

حل جدول

عیب‌جویی

نکته‌گیری

خرده‌گیری

مترادف و متضاد زبان فارسی

عیب‌جویی

انتقاد، ایراد، تنقید، خرده‌گیری، نکته‌گیری،
(متضاد) عیب‌پوشی

فارسی به انگلیسی

عیبجویی‌

Blame, Captiousness, Criticism, Reproach

فارسی به عربی

عیبجویی

دقه، نقد

فرهنگ فارسی هوشیار

عیبجویی

‎ تفحص معایب دیگران، ایراد عیبها و خطاهای دیگران، نکته گیری خرده گیری.

فارسی به آلمانی

عیبجویی

Klopfen [verb]

معادل ابجد

عیب‌جویی

111

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری