معنی عینا

لغت نامه دهخدا

عینا

عینا. [ع َ] (ع ص) تلفظی است از «عیناء». زنی فراخ چشم. (دهار): و حورا و عینای فرادیس اعلی را از خطر تلبیس ایشان مطلقه ٔ ثلاث گردانیده. (سندبادنامه ص 94). رجوع به عیناء شود. || (اِ) عینان، که در حال اضافه نون آن حذف شده باشد. دو چشم.
- عیناالعود، دو چشم عود. دو سوراخی است که بر صورت عود است. (یادداشت مرحوم دهخدا).

حل جدول

عینا

بعینه

فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

عینا

بالضبط، جدا، فقط

فرهنگ فارسی هوشیار

عینا

فراخ چشم

فارسی به آلمانی

عینا

Eben, Genau richtig etwa, Genauso, Gerade, Sehr

معادل ابجد

عینا

131

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری