معنی غاغ
لغت نامه دهخدا
غاغ. (اِ) پودینه. (آنندراج). پونه. پودنه. حبق. فودنج و رجوع به پونه شود.
غاغ. (اِ) نانی است روغنی که خشک می کنند (در تداول خراسان) کاک هم در قدیم می گفته اند و در منتهی الارب بسیار این کلمه آورده شده است. در تداول امروز تهران بنوعی نان خشک بی روغن (تست دراژه) سوخارین گویند. معرب آن کعک است. و رجوع به کعک و کاک شود.
حل جدول
پودینه
گویش مازندرانی
غوزک دست و پا
فرهنگ فارسی هوشیار
پودینه پونه از گیاهان (اسم) پودینه پونه.
معادل ابجد
2001