معنی غزل سرایی
لغت نامه دهخدا
غزل سرایی. [غ َ زَ س َ] (حامص مرکب) عمل غزلسرا. غزل سرودن. غزل گفتن. غزل خواندن:
ماه غزل سرایی مرد ملک ستایم
از تو غزل سرایی از من ملک ستایی.
فرخی.
گر پیشه کنم غزل سرایی
او پیش نهد دغل درایی.
نظامی.
مجنون ز مشقت جدایی
کردی همه شب غزل سرایی.
نظامی.
غزل سرایی ناهید صرفه ای نبرد
در آن مقام که حافظ برآورد آواز.
حافظ.
حل جدول
تغزل
معادل ابجد
1318