معنی غضبناک
لغت نامه دهخدا
غضبناک. [غ َ ض َ] (ص مرکب) خشمگین. (آنندراج). خشمناک. (ناظم الاطباء). غضوب. غضبان. ذامر. (منتهی الارب):
غضبناک و خونریز و گستاخ چشم
خدای آفریدش ز بیداد و خشم.
نظامی.
فرهنگ عمید
خشمناک، خشمگین،
حل جدول
ژیان
مترادف و متضاد زبان فارسی
تندخو، خشمآلود، خشمگین، خشمناک، دژآهنگ، دمان، ژیان، عصبانی، غضبآلود، قهرآلود، نژند، هار
فارسی به انگلیسی
Angry, Irate, Wroth
فرهنگ فارسی هوشیار
ایشمون خشمگن دپستن خشمگین ارغیده (صفت) خشمگین خشمناک.
فارسی به آلمانی
Vehement [adjective], Vehement [adverb]
واژه پیشنهادی
ژیان
معادل ابجد
1873