معنی غول‌ پیکر

لغت نامه دهخدا

غول پیکر

غول پیکر. [پ َ / پ ِ ک َ] (ص مرکب) آنچه یا آنکه بسیار بزرگ و مهیب باشد. غول آسا. کوه پیکر. رجوع به غول شود.

فرهنگ عمید

غول پیکر

غول‌آسا‌، بزرگ و مهیب، کسی یا چیزی ‌که جثۀ بزرگ مانند غول دارد،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

غول‌ پیکر

Colossal, Elephantine, Giant, Gigantic, Herculean, Hulk, Monster, Monstrous, Titan, Titanic

فارسی به عربی

غول پیکر

بشع، عملاق، هائل

فرهنگ فارسی هوشیار

غول پیکر

یغامانه یغام آسا (صفت) مانند غول بسیار بزرگ و مهیب غول پیکر: کارخانه غول آسای ذوب آهن.

معادل ابجد

غول‌ پیکر

1268

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری