معنی فال گیر
لغت نامه دهخدا
فال گیر. (نف مرکب) فالچی.فال گو. زاجر. (یادداشت بخط مؤلف). شخصی که ادعای اخبار از مستقبلات کند به توسط احضار اموات و سؤال نمودن از ایشان، و این مطلب در شریعت موسوی ممنوع بود و مرتکب آن بایستی سنگسار شود. (قاموس کتاب مقدس).
فرهنگ عمید
فالبین
حل جدول
رمال
فرهنگ فارسی هوشیار
مروینش کت پیشگوی اختری کندا
واژه پیشنهادی
اختر بین
معادل ابجد
341