معنی فتیر
حل جدول
سوغات اراک
گوش فیل، فتیر
سوغات اراک
گوش فیل ، فتیر
سوغات اراک
خمیرورنیامده
فطیر، فتیر
سوغات اراک
گوش فیل، فتیر
گویش مازندرانی
لغت نامه دهخدا
فتاب. [ف َ] (اِ) نان فتیر. (فهرست مخزن الادویه).
فتوت
فتوت. [ف َ] (ع ص) کوفته. فتیت. || ریزه ریزه نموده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || (اِ) نان فتیر. (فهرست مخزن الادویه).
فتیت
فتیت. [ف َ] (ع ص، اِ) کوفته و ریزه ریزه کرده. (منتهی الارب). فَتوت. (اقرب الموارد). || نان ریزه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نان خشک است که بسیار نرم ساییده باشند و مستعمل آن از نان گندم است. قلیل الغذا و مخفِّف رطوبت معده و مولد ریاح و سواد و دیرهضم و مضر احشای ضعیفه است و کهنه ٔ او بسیار زبون تر و مورث قولنج و مسدّد، و مصلحش شکر است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). نان فتیر است که فتیت نیز نامند، و فتیت هر چیزی را نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فَتوت شود.
ضرب المثل فارسی
میگویند: درویشی بود که در کوچه و محله راه میرفت و میخواند: “هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی” اتفاقاً زنی مکاره این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه میگوید وقتی شعرش را شنید گفت: “من پدر این درویش را در میآورم”.
زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت: “من به این درویش ثابت میکنم که هرچه کنی به خود نمیکنی”.
از قضا زن یک پسر داشت که هفت سال بود گم شده بود یک دفعه پسر پیدا شد و برخورد به درویش و سلامی کرد و گفت: “من از راه دور آمدهام و گرسنهام” درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت: “زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان!”
پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: “درویش! این چی بود که سوختم؟”
درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش میزد و شیون میکرد، گفت: “حقا که تو راست گفتی؛ هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی”.
معادل ابجد
690