معنی فراخواندن
لغت نامه دهخدا
فراخواندن. [ف َ خوا / خا دَ] (مص مرکب) احضار. گفتن که برگردد. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به فرا شود.
فرهنگ عمید
احضار کردن، به پیش خواندن،
دعوت کردن،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Beckon, Call, Convene, Convoke, Draft, Elicit, Hail, Invite, Invoke, Muster, Recall
فارسی به عربی
استدع، استدعاء، تجمع
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) احضار کردن به پیش خواندن.
معادل ابجد
992