معنی فرجاد

لغت نامه دهخدا

فرجاد

فرجاد.[ف َ] (ص) فاضل و دانشمند. (برهان). ظاهراً برساخته ٔ فرقه ٔ آذرکیوان است. (از حاشیه ٔ برهان چ معین).

حل جدول

فرجاد

فاضل و دانشمند

مترادف و متضاد زبان فارسی

فرجاد

حکیم، دانا، دانشمند، عالم، فاضل

فارسی به انگلیسی

فرجاد

Learned

فارسی به عربی

فرجاد

مطلع

معادل ابجد

فرجاد

288

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری