معنی فرقه
فرهنگ معین
(فِ رْ قِ) [ع. فرقه] (اِ.) دسته، گروه، طایفه. ج. فرق.
فارسی به انگلیسی
Cult, Denomination, Faction, Persuasion, Sect
فارسی به ترکی
fırka
حل جدول
فرهنگ عمید
دستهای از مردم، طایفه، گروه،
فرهنگ واژههای فارسی سره
دسته، گروه
مترادف و متضاد زبان فارسی
جماعت، جمع، جمعیت، حزب، دسته، صنف، طایفه، طبقه، فریق، گروه
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
گروه مردم، دسته ای از مردم
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Splitterpartei (f)
فرقه مذهبی
Anordnen, Auftrag (m), Befehl (m), Befehlen, Bestellung (f), Ordnung (f)
معادل ابجد
385