معنی فرو ریختن
حل جدول
ریزش
فارسی به انگلیسی
Cave, Collapse, Crumble, Give, Tumble
فارسی به ترکی
yıkılmak
فارسی به عربی
انهر، تحلل، سقوط، کهف، موسس
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) ریختن به پایین.
فارسی به ایتالیایی
crollare
فارسی به آلمانی
Absinken, Absturz (m), Abstürzen, Anbruch (m), Herbst (m), Sturz (m)
معادل ابجد
1546