معنی فریاد رس
حل جدول
فریادرس. [ف َرْ یا رَ / رِ] (نف مرکب) دادگر. دادرس. (آنندراج) (انجمن آرا). دستگیر. یاری کننده. دادرس.
فرهنگ فارسی هوشیار
دادرس، غیاث، یاری کننده
معادل ابجد
555
فریادرس. [ف َرْ یا رَ / رِ] (نف مرکب) دادگر. دادرس. (آنندراج) (انجمن آرا). دستگیر. یاری کننده. دادرس.
دادرس، غیاث، یاری کننده
555