معنی فریاد کشیدن

لغت نامه دهخدا

فریاد کشیدن

فریاد کشیدن. [ف َرْ ک َ / ک ِ دَ] (مص مرکب) فریاد کردن. فریاد برآوردن. فریاد زدن.

حل جدول

فریاد کشیدن

‌جار زدن

جارزدن

فارسی به انگلیسی

فریاد کشیدن‌

Howl, Bark, Vociferate

فارسی به ترکی

فریاد کشیدن‬

bağırmak, feryad etmek

معادل ابجد

فریاد کشیدن

679

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری