معنی فسفر

لغت نامه دهخدا

فسفر

فسفر. [ف ُ ف ُ] (فرانسوی، اِ) جسمی است جامد زردرنگ که سطح آن برنگ قهوه ای یا سفید است، بوی سیر میدهد و در آب غیرمحلول است و چون در هوا فاسد میگردد آن را در آب نگاه میدارند. از آب سنگین تر است و در 44 درجه حرارت ذوب میشود. فسفر مایع در 287 درجه میجوشد. (البته در محیط بدون اکسیژن) و تکاثف نسبی بخار آن نشان میدهد که جرم مولکولی فسفر 114 یعنی دو مولکول فسفر چهار اتمی است. فسفر به دو صورت مختلف که خواص آنها کاملاً مشخص و ممتاز است وجود دارد: فسفر سفید و فسفر سرخ اگر به فسفر سفید نور بتابد سرخ میشود. فسفر سرخ آتش گیر نیست و سمیت ندارد، ولی فسفر سفید از خطرناکترین سمهاست. فسفر در آب غیرمحلول است، ولی در بنزین و سولفور کربن حل میشود و محلول آن بسیار آتش گیر و خطرناک است. چگالی فسفر سفید 1/84 وچگالی فسفر سرخ 2/18 است. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

فسفر

(فُ فُ) [فر.] (اِ.) عنصری است جامد به رنگ های سفید، زرد، قرمز، قهوه ای، بنفش که بوی سیر می دهد و در آب حل نمی شود. چون در هوا فاسد می گردد آن را در آب نگه می دارند.

فرهنگ عمید

فسفر

عنصر غیر فلز شیمیایی زردرنگ، با بخارهای سمّی، و قابلیت اشتعال فراوان که در تهیۀ کبریت، کودهای شیمیایی، و آلیاژها کاربرد دارد،

حل جدول

فسفر

عنصر شماره 15

فارسی به انگلیسی

فسفر

Phosphorus

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

فسفر

جسمی است جامد، زرد رنگ که سطح آن برنگ قهوه ای یا سفید است، بوی سیر میدهد و در آب غیر محلول است و چون در هوا فاسد میگردد آن را در آب نگه میدارند، از آب سنگین تر است و در 44 درجه حرارت ذوب می شود، فسفر مایع در ‎ 782 درجه میجوشد

معادل ابجد

فسفر

420

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری