معنی فضیخ
لغت نامه دهخدا
فضیخ. [ف َ] (ع اِ) دوشاب انگور. || شرابی که از عصاره ٔ غوره ٔ خام سازند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || شیربسیار آب آمیخته. (منتهی الارب). شیری که آنقدر بر آن آب ریخته باشند که رقیق شود. (از اقرب الموارد).
حل جدول
مسجدی در مدینه
فرهنگ فارسی هوشیار
دوشاب انگور، می غوه، شیر آبکی، چشم بر کنده، می خرما، شکسته، شکافته
معادل ابجد
1490