معنی فهمیده

لغت نامه دهخدا

فهمیده

فهمیده. [ف َ دَ / دِ] (ن مف) دریافت شده. درک شده. || دانا. عالم: آدم فهمیده ای است. || باخبر. مطلع. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فهم و فهمیدن شود.

فرهنگ معین

فهمیده

دانا، باادب، نیک رفتار. [خوانش: (فَ دِ) [ع - فا.] (ص مف.)]

فرهنگ عمید

فهمیده

دانا، بافهم،
(قید) آگاهانه،

حل جدول

فهمیده

باشعور، خردمند، فهیم

مترادف و متضاد زبان فارسی

فهمیده

باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار،
(متضاد) بی‌شعور، نفهم

فارسی به انگلیسی

فهمیده‌

Right-Minded, Ripe, Sapient, Understanding, Understood

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

فهمیده

دریافته (اسم) دریافت شده درک شده، دانا عالم: آدم فهمیده ایست، با خبر مطلع.

معادل ابجد

فهمیده

144

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری