معنی فوت کردن

لغت نامه دهخدا

فوت کردن

فوت کردن. [ف َ / فُوک َ دَ] (مص مرکب) فوت شدن. رجوع به فوت شدن شود.

حل جدول

فوت کردن

درگذشتن

فارسی به انگلیسی

فوت‌ کردن‌

Blow, Decease, Puff

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

فوت کردن

760

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری