معنی فوریت
لغت نامه دهخدا
فوریت. [ف َ / فُو ری ی َ] (از ع، مص جعلی، اِمص) فوری بودن. آنکه چیزی بدون مهلت باشد. || در اصطلاح پارلمانی آن است که دولت یا یکی از وزرا لایحه ای را پیشنهاد کند و بررسی و تصویب سریع آن را خواستار شود: به قید دو یا سه فوریت.
فرهنگ معین
(فُ یَ) [ع.] (اِمص.) وضع یا حالتی که نیازمند اقدام سریع و فوری باشد.، ~پزشکی رویدادی ناگهانی و نامنتظر که نیاز به اقدام فوری داشته باشد.
حل جدول
اورژانس
فارسی به انگلیسی
Exigency, Dispatch, Immediacy, Immediateness, Urgency
فارسی به عربی
آنیه، اضطرار
فارسی به ایتالیایی
urgenza
معادل ابجد
696