معنی فکاهی

لغت نامه دهخدا

فکاهی

فکاهی. [ف ُ هی ی] (ع ص نسبی) منسوب به فکاهه. || (اِ) نوشته ها و گفته هایی که سبب خندانیدن دیگران شود. ج، فکاهیات.

فرهنگ معین

فکاهی

(فُ) [ع.] (ص.) خنده دار، نوشته یا گفته ای که بر اساس طنز و شوخی پرداخته شود.

فرهنگ عمید

فکاهی

دارای حالت خنده یا شوخی، به‌ویژه در مورد گفتار یا نوشتار،

حل جدول

فکاهی

شوخی، خنده دار

مترادف و متضاد زبان فارسی

فکاهی

خنده‌دار، شوخی، طنز، کمدی، مضحک

فارسی به انگلیسی

فکاهی‌

Comic, Comical, Hilarious, Humorous

فارسی به عربی

فکاهی

مضحک، هزلی

عربی به فارسی

فکاهی

بذله گو , لطیفه گو , ادم شوخ , فکاهی نویس

فرهنگ فارسی هوشیار

فکاهی

در تازی نیامده خنده دار شوخی

فارسی به ایتالیایی

فکاهی

umoristico

comico

معادل ابجد

فکاهی

116

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری