معنی فیسا

لغت نامه دهخدا

فیسا

فیسا. (اِ) طاوس باشد، و آن پرنده ای است در هندوستان. (برهان).

حل جدول

فیسا

فدراسیون جهانی قایقرانی


فدراسیون قایقرانی

فیسا


فدراسیون جهانی قایقرانی

فیسا

فرهنگ پهلوی

فیسا

تاووس، پرنده خوش رنگ

فرهنگ فارسی هوشیار

دیک الرومی

فیسا (بوقلمون)


حبش

فیسا (بوقلمون) شوات


دجاج الهندی

دجاج الرومی: فیسا (بوقلمون) شوات


دجاجه

دجاج الرومی: فیسا (بوقلمون) شوات یا مرغ، جوجه، گروهه ی ریسمان، مرغه (طائر) زبانزد اختر شناسی (اسم) واحد دجاج یک مرغ خانگی ماکیان جمع دجج.

معادل ابجد

فیسا

151

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری