معنی فیلمی از ادام مک کی

حل جدول

فیلمی از ادام مک کی

اون یکی ها, شب های تالداگا, برادران ناتنی, معاون


فیلمی از مک کی

می


ادام

نان خورش

لغت نامه دهخدا

ادام

ادام. [اِ] (ع اِ) نامی از نامهای زنان عرب.

ادام. [اِ] (اِخ) آبی است بنام بئر ادام در راه یمن، بنی شعبه (از کنانه) را. || چاهی بر یک منزلی مکه.

ادام. [اَدْ دا] (ع ص) چرم فروش. ادیم فروش. (مهذب الاسماء).

ادام. [اُ] (اِخ) محمودبن عمر گوید وادیی است بتهامه که برسوی آن از آن هذیل و فروسوی ازآن کنانه است و سیدعلی علوی گفته است ادام بکسر اول است و در آن آبی است که آنرا بیر ادام گویند واقع در راه یمن بنی شعبه (از کنانه) را. (معجم البلدان).

ادام. [اَ] (اِخ) اصمعی گفته نام شهریست و گفته اند وادئی است و ابوحازم گوید آن از مشهورترین وادیهای مکه است. (معجم البلدان).

ادام. [اِ] (ع اِ) خورش. نانخورش. نانخورشی اعم از مایع و غیر آن و صبغ نانخورش مایع است. ترنانه. قاتق. ابا: در ادام بودن گوشت میان فقها اختلاف است. (منتهی الارب). ج، اُدُم، آدمه، آدام:
در مطبخ فلک که دو نانست گرم و سرد
غم به نواله ٔ من و خون جگر ادام.
خاقانی.
|| پیشوای قوم و روگاه آنها که شناخته شوند به او. مقتدی. اَدَمه. اَدم. || (ص) هر موافق و سازگار. (منتهی الارب).

ادام. [اِ] (اِخ) شهر و بندری از هلند، دارای 7700 تن سکنه و کلیسائی زیبا از مائه ٔ پانزدهم م. و پنیر آن مشهور است.

ادام. [اِ] (اِخ) جزیره ای از جزایر صوند بمسافت 9 میلی شمال شرقی باتاویا، عاصمه ٔ جزیره ٔ جاوه و آن تعلق به هلندیان دارد و تبعیدگاه مجرمین است. (ضمیمه ٔ معجم البلدان).

سخن بزرگان

جیمز مک کی

میزان توان شما اهمیتی ندارد، نیروی بالقوهتان می تواند در مدت زندگی، رشد نموده و گسترش یابد.

گویش مازندرانی

ادام

خورشت

فرهنگ معین

ادام

خورش، نان خورش، قاتق، اِبا، پیشوای قوم، موافق و سازگار. [خوانش: (اِ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

ادام

آنچه با نان خورده می‌شود، نان‌خورش،

معادل ابجد

فیلمی از ادام مک کی

314

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری